کثافته آشغال عوضی باز شده. ننتو و جدو آباتو آشغال. چند ساله که شماها از لیسیدن کونتون در اومدین فکر میکنین آدم شدین ؟ کثافت مگه ماها با شما کاری داریم آشغالا؟ ماها به هیچ وذهبی و زبانی توهین نمیکنیم.ماها به آشغالایی مثل تو توهین میکنیم که خودشونو از همه برتر میبینن .
1- به زبانی که ندارد می بالد یعنی به زبانی که آمیزشی از ترکی و عربی است صحبت می کند و می گوید این زبان پارسی است و باید آنرا (در آی سی یو) پاس داشت و معنای پارس یا پارس کردن را هم نمی داند.
2- در برابر اسنادی که پندارهای پوچش را فاش می کند هر چه دست و پا می زند دفاعی به جز فحاشی از خود بروز نمی دهد و چنین می اندیشد که چون خودش از فحش شنیدن لذت می برد پس برای دیگران هم فحش ناموسی شنیدن مثل خودش نشاط آور است.
3- نظر پوچ و توهّمی خودش را نظر همه جهانیان می داند و مشخص است که منظور او از همه جهان، فاصله 50 متری است که آرش با آخرین زورش توانسته است تیر اندازی کند و مرز فارس ها را با تورانیان تعیین کند.
4- مشاهیر ترک زبان را به دلیل گفتن شعر فارسی ، یک فارس به حساب می آورد.
5- کشور ایران را کشور فارس می خواند با وجود بیش از 35ملیون ترک که در قزوین و زنجان و همدان و آستارا و اردبیل و آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و ساوه زندگی می کنند که قبل از پهلوی ها نام واحد آذربایجان داشت .
حدود 3 ملیون ترکمن در ترکمن صحرا
حدود 7 ملیون ترک زبان در سایر استانهایی که ترک زبان شناخته نمی شود
حدود 3 ملیون عرب در استانهای جنوبی کشور
فقط حدود 10ملیون فارس در استانهای اصفهان ویزد و کرمان و مازندران و گیلان و سایر استانها.
6- برای آنکه نقاط ضعفش رو نشود و شاید هم از فرط نفهمی خودش، تمام ترک ها را خر می خواند تا به طور غیر مستقیم بگوید که خودش خر نیست .
7- بنای ناقص و ساخته نشده تخت جمشید را در رویاهایش می سازد و پادشاهان جهان را می بیند که در حال تقدیم هدایا به هخامنشی ها هستند و حتی نمی داند که هخامنش همان هخام منش یا هاخام منش یا خاخام منش یعنی دارای رفتار خاخام بودن یا دستور گیرنده از روحانیون یهودی است.
8- بیش از 7000 سال تاریخ و تمدن ایرانیان باستان « مادها(همان ترک ها) و ایلامی ها و پارت ها ... » را که همگی غیر فارس و از 4200 سال قبل از هخامنشیان در این سرزمین بوده اند را نمی بیند و کمتر از 30 سال قتل و خونریزی ایرانیان (توسط هخامنشیان را که شرح آن در کتیبه بیستون آمده است) را امپراتوری 1000 ساله آریائیان می خواند غافل از اینکه کلمه آریائی را 80 سال پیش یهودیان ساخته و در کام هیتلر نهادند تا با حماقت او پرده ای از مظلوم نمائی یهود را اجرا نموده و لزوم تشکیل دولت یهود را مطرح کنند.
9- زبانی به جز فارسی را هرگز یاد نمی گیرد و زبانها را مطالعه نمی کند زیرا برای او همان زبان ناقص عجمی هم بسی سنگین است چه برسد به زبان های دیگر.
10-شعار می دهد و شعار خودش را باور می کند غلو می کند و از کاه کوه می سازد و انسانهای متمدن ایران باستان را دیو می نامد چون هرگز پی به راز کارشان نمی برد
آذری های ایران ترک نیستند و آذری هستند و از نژاد ایرانی. اما خواستم ترک ها را بیشتر از زبان دانشمندان و تاریخدانان خارجی به یک مشت پان ترک پفیوز بشناسانم.
1) توصیف ترکان از زبان ابن فضلان - سفرنامه ابن فضلان و شوونیزم فارس
احمدبن فضلان بن العباس بن راشد بن حماد,ادیب و فقیه عرب و صاحب مقام و مرتبتى روحانى در زمان مقتدر خلیفه عباسی، و مشهور به ابن فضلان (۱) به همراه سه نفر دیگر سفری به سرزمین اسلاوها در کرانه رود ولگا را آغاز میکند. ابن فضلان هدف سفر خود را اینگونه بیان میکند که، شاه اسلاوها از خلیفه عباسی تقاضا نمود تا هیئتی برای آموختن مسائل دینی و احکام اسلامی به آنجا بفرستد و نیز از او خواست تا دژی برایش بسازد تا در مقابل دشمنان(خزرهای تورک که آنان را غارت میکردند) از خود دفاع کنند. هیئت همراه ابن فضلان مشتمل بر سه نفر از جمله یک غلام ترک (۲) بنام تكين يا تگين كه از خدمتگزاران مورد اعتماد خليفه به شمار مىرفته (۳) بوده است. ابن فضلان تكين ترک را موجودي شياد و فريبگر ناميده است. (ابن فضلان، چ سزگين، ۳۹۳) در این سفرنامه حوادث عجیبی وجود دارد که در عین جذابیت قابل تامل است. یکی از مواردی که ابن فضلان به آن اشارت دارد طبایع و احوال مردم آسیای میانه مانند ترکان غز و باشقرد و خوارزم ... می باشد، به گونه ای که غزان را « خران گمراه » نامیده است. در سفرنامه ابن فضلان مطالبى دربارة اين مسائل مىتوان يافت:
مشخصات اقوام مختلف؛ پول و مسكوكات از جمله سكههاي مسين؛مالياتهاي زمين و دارايى و عوارض بازرگانى؛ محاكم خاص براي مسلمانان در سرزمينهاي غير اسلامى؛حضور همسر شاه در مراسم رسمى؛ مجازات در صورت دست زدن به غارت و دزدي؛ فساد اخلاق؛ انواع مراسم تدفين به ويژه مراسم سوزاندن مردگان و نيز سوزاندن زنان به همراه شوهران؛ از هم پاشيدن سپاهيان پس از مرگ شاه؛ تغذيه و شيوة كشتار حيوانات؛ نحوة طهارت؛ پوشاك قشرهاي مختلف؛ شيوة اصلاح محاسن؛ شيوة به دست آوردن شيرة درختان و غيره.
در کتاب جهانگردی ابن فضلان چندین فراز در پیرامون اتراک به شرح زیر آمده است:
" قبيله باشقرد، اين جماعت شرورترين و كثيفترين تركها و سختترين ايشان در آدمكشي ميباشند. ناگهان می بينيد، مردی مرد ديگر را به زمين انداخته سر او را ميبُرد و آن را برميدارد و بدناش را رها ميكند. آنها ريش خود را میتراشند و شپش میخورند. بدين شكل كه درزهاي نيمتنهي خود را جستوجو كرده، شپشها را با دندان جويده، میخورند … هر يك از ايشان تكه چوبی به شكل آلت مردی تراشيده و به گردن خويش میآويزند و چون قصد سفر يا برخورد با دشمن كند، آن را میبوسد و بر آن سجده ميگذارد و میگويد: «خدايا با من چنين و چنين بكن!» من به ترجمان گفتم از يكي از ايشان بپرس دليل آنها براي اين كار چيست و چرا اين آلت را خدای خود ساختهاند؟ گفت:« زيرا من از مانند آن بيرون آمدهام و برای خود آفرييندهای جز آن نمیشناسم! » " (۴)
و در فراز دیگر می خوانیم :
" چون راه مزبور طي شد به قبيله اي از ترك ها به نام غزها (الغزيه) رسيديم. آنان مردمي صحرانشين هستند و خانه موئي يا سياه چادر دارند و هميشه در حركت اند… اين مردم زندگي صحرایی دارند و در رنج و مشقت به سر مي برند.در عين حال مانند الاغ گمراه اند، به خدا ايمان ندارند و فاقد عقل و شعورند و هيچ چيز را نمي پرستند. فقط بزرگان خود را ارباب مي خوانند. وقتي يكي از ايشان بخواهد با ریيس خود در كاري مشورت كند مي گويد:«اي خدا، در فلان كار چه كنم؟» ايشان در كار خويش با يكديگر مشورت مي كنند اما وقتي در امري اتفاق نمودند و روي آن تصميم گرفتند، يكي از پست ترين و فرومايه ترين آنان از ميان شان برخاسته، قرارشان را بر هم مي زند! موضوع لواط نزد ايشان بسيار مهم است. مردي از اهل خوارزم به منطقه «گوذركين» كه جانشين پادشاه ترك است، وارد شد و چندي براي خريد گوسفند نزد دوست خود اقامت نمود. ميزبان ترك پسر بي ريشي داشت. مرد خوارزمي همچنان به او اظهار علاقه مي نمود تا او را به ميل خود حاضر و تسليم ساخت. … فرداي آن روز با مردي از ترك ها كه بسيار زشت و بدقيافه و رذل و پليد بود و لباس ژنده اي را در بر داشت برخورديم. آن روز باران سختي ما را گرفته بود.آن مرد گفت:«بايستيد.» تمام قافله كه شامل قريب سه هزار چهارپا و پنج هزار مرد بود از حركت ايستاد.آن گاه گفت:«هيچ يك از شما حركت نكند». همگي دستور او را اطاعت نموده ايستاديم و به او گفتيم: «ما دوستان گوذركين هستيم.» او پيش آمده خنده اي كرد و گفت: «گوذركين كيست! ريدم به ريش گوذركين.» سپس گفت: «پكند». به زبان خوارزمي يعني نان. من چند گرده نان به او دادم و آن ها را گرفت وگفت: «برويد به شما رحم كردم»!» " (۴)
جناب فرض محال و خیال ترکان ساکن این منطقه قبول کردیم که از فارس های اصیل هستند و 1 الی 2 سال پیش ترک شدند؛ آیا این دلیلی بر نژادپرستی فارسی و پان ایرانیسم هست؟
2) با بررسی فرازهای ارائه شده، بلافاصله این پرسش مطرح می شود، با توسل به شبیه سازی افراطی پانترکیست ها که هر توصیف واقعی از فرومایگی اتراک و زادگان خون اغوزی را ساخته و پرداخته دستگاه ساختگی شوونیزم فارس می دانند، آیا "ابن فضلان" قرن ِ سوم نیز آلت دست شوونیست های فارس نبوده است؟!
۱ - ابن فضلان، احمد بن فضلان بن العباس بن راشد بن حمّاد كه در نيمة دوم سده 3 و نيمة اول سده 4ق/9 و 10م مىزيسته و مؤلف سفرنامهای به نام ابن فضلان است.
۲ - وی زمانى در خوارزم مىزيسته و حرفه آهنگري داشته است.
۳ - در قرن سوم هجری، عنصر مهم دیگری وارد حکومت اسلامی شد. آن عنصر مهم ، ترکان بودند که به صورت غلامان جنگی و غیر جنگی در دستگاه حکومتی وارد شدند و به تدریج، قدرت نظامی را از قوم غالب عرب گرفتند. این نفوذ تا بدان جا ادامه یافت که عزل و نصب خلفا هم بدست آنان انجام می گرفت و هیچ خلیفه ای بی رضایت ایشان، نمی توانست کاری بکند. این قدرت غلامان ترک در قرن چهارم متوقف شد و قدرت سیاسی و نظامی به دست "دیلمیان" که ایرانی بودند افتاد.
Farsis will have to apply for Afghanistan temporary work visa in the near future to go and make money there and send it to their families back in farsistan
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفدر عنوان بجای هست (= وجود دارد) باید است (= می باشد) بگذارید.
پاسخحذفsar negon bad rejim manfor eslami ke doshman iran va iranist!!
پاسخحذفمرگ بر رژیم جمهوری اسلامی
پاسخحذفکسه ننه هر چی ترک خر.
پاسخحذفبه امید خشک شدن این پهن دانی ترک های خر..............
کس ننه تو! مرتیکه کس کش عوضی.
حذفخر جد وآبادته.
با2500سال قدمت پارس(سگ)به 7000سال قدمت ترک چیزی بگی دهنت سرویسه!
**ALP TEKIN**
کثافته آشغال عوضی باز شده. ننتو و جدو آباتو آشغال. چند ساله که شماها از لیسیدن کونتون در اومدین فکر میکنین آدم شدین ؟ کثافت مگه ماها با شما کاری داریم آشغالا؟ ماها به هیچ وذهبی و زبانی توهین نمیکنیم.ماها به آشغالایی مثل تو توهین میکنیم که خودشونو از همه برتر میبینن .
حذفکثافت!!!!
گاییدم هر چی فارسه
پاسخحذفآرخاداشلار لوطفاً بوش وئرین، هر کیم اوز کولوتورونه اویغون داورانمالی دیر.
پاسخحذفیک فارس فاشیست چند ویژگی دارد؟!
پاسخحذف1- به زبانی که ندارد می بالد یعنی به زبانی که آمیزشی از ترکی و عربی است صحبت می کند و می گوید این زبان پارسی است و باید آنرا (در آی سی یو) پاس داشت و معنای پارس یا پارس کردن را هم نمی داند.
2- در برابر اسنادی که پندارهای پوچش را فاش می کند هر چه دست و پا می زند دفاعی به جز فحاشی از خود بروز نمی دهد و چنین می اندیشد که چون خودش از فحش شنیدن لذت می برد پس برای دیگران هم فحش ناموسی شنیدن مثل خودش نشاط آور است.
3- نظر پوچ و توهّمی خودش را نظر همه جهانیان می داند و مشخص است که منظور او از همه جهان، فاصله 50 متری است که آرش با آخرین زورش توانسته است تیر اندازی کند و مرز فارس ها را با تورانیان تعیین کند.
4- مشاهیر ترک زبان را به دلیل گفتن شعر فارسی ، یک فارس به حساب می آورد.
5- کشور ایران را کشور فارس می خواند با وجود بیش از 35ملیون ترک که در قزوین و زنجان و همدان و آستارا و اردبیل و آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و ساوه زندگی می کنند که قبل از پهلوی ها نام واحد آذربایجان داشت .
حدود 3 ملیون ترکمن در ترکمن صحرا
حدود 7 ملیون ترک زبان در سایر استانهایی که ترک زبان شناخته نمی شود
حدود 3 ملیون عرب در استانهای جنوبی کشور
فقط حدود 10ملیون فارس در استانهای اصفهان ویزد و کرمان و مازندران و گیلان و سایر استانها.
6- برای آنکه نقاط ضعفش رو نشود و شاید هم از فرط نفهمی خودش، تمام ترک ها را خر می خواند تا به طور غیر مستقیم بگوید که خودش خر نیست .
7- بنای ناقص و ساخته نشده تخت جمشید را در رویاهایش می سازد و پادشاهان جهان را می بیند که در حال تقدیم هدایا به هخامنشی ها هستند و حتی نمی داند که هخامنش همان هخام منش یا هاخام منش یا خاخام منش یعنی دارای رفتار خاخام بودن یا دستور گیرنده از روحانیون یهودی است.
8- بیش از 7000 سال تاریخ و تمدن ایرانیان باستان « مادها(همان ترک ها) و ایلامی ها و پارت ها ... » را که همگی غیر فارس و از 4200 سال قبل از هخامنشیان در این سرزمین بوده اند را نمی بیند و کمتر از 30 سال قتل و خونریزی ایرانیان (توسط هخامنشیان را که شرح آن در کتیبه بیستون آمده است) را امپراتوری 1000 ساله آریائیان می خواند غافل از اینکه کلمه آریائی را 80 سال پیش یهودیان ساخته و در کام هیتلر نهادند تا با حماقت او پرده ای از مظلوم نمائی یهود را اجرا نموده و لزوم تشکیل دولت یهود را مطرح کنند.
9- زبانی به جز فارسی را هرگز یاد نمی گیرد و زبانها را مطالعه نمی کند زیرا برای او همان زبان ناقص عجمی هم بسی سنگین است چه برسد به زبان های دیگر.
10-شعار می دهد و شعار خودش را باور می کند غلو می کند و از کاه کوه می سازد و انسانهای متمدن ایران باستان را دیو می نامد چون هرگز پی به راز کارشان نمی برد
آذری های ایران ترک نیستند و آذری هستند و از نژاد ایرانی. اما خواستم ترک ها را بیشتر از زبان دانشمندان و تاریخدانان خارجی به یک مشت پان ترک پفیوز بشناسانم.
پاسخحذف1)
توصیف ترکان از زبان ابن فضلان - سفرنامه ابن فضلان و شوونیزم فارس
احمدبن فضلان بن العباس بن راشد بن حماد,ادیب و فقیه عرب و صاحب مقام و مرتبتى روحانى در زمان مقتدر خلیفه عباسی، و مشهور به ابن فضلان (۱) به همراه سه نفر دیگر سفری به سرزمین اسلاوها در کرانه رود ولگا را آغاز میکند. ابن فضلان هدف سفر خود را اینگونه بیان میکند که، شاه اسلاوها از خلیفه عباسی تقاضا نمود تا هیئتی برای آموختن مسائل دینی و احکام اسلامی به آنجا بفرستد و نیز از او خواست تا دژی برایش بسازد تا در مقابل دشمنان(خزرهای تورک که آنان را غارت میکردند) از خود دفاع کنند. هیئت همراه ابن فضلان مشتمل بر سه نفر از جمله یک غلام ترک (۲) بنام تكين يا تگين كه از خدمتگزاران مورد اعتماد خليفه به شمار مىرفته (۳) بوده است. ابن فضلان تكين ترک را موجودي شياد و فريبگر ناميده است. (ابن فضلان، چ سزگين، ۳۹۳)
در این سفرنامه حوادث عجیبی وجود دارد که در عین جذابیت قابل تامل است. یکی از مواردی که ابن فضلان به آن اشارت دارد طبایع و احوال مردم آسیای میانه مانند ترکان غز و باشقرد و خوارزم ... می باشد، به گونه ای که غزان را « خران گمراه » نامیده است. در سفرنامه ابن فضلان مطالبى دربارة اين مسائل مىتوان يافت:
مشخصات اقوام مختلف؛ پول و مسكوكات از جمله سكههاي مسين؛مالياتهاي زمين و دارايى و عوارض بازرگانى؛ محاكم خاص براي مسلمانان در سرزمينهاي غير اسلامى؛حضور همسر شاه در مراسم رسمى؛ مجازات در صورت دست زدن به غارت و دزدي؛ فساد اخلاق؛ انواع مراسم تدفين به ويژه مراسم سوزاندن مردگان و نيز سوزاندن زنان به همراه شوهران؛ از هم پاشيدن سپاهيان پس از مرگ شاه؛ تغذيه و شيوة كشتار حيوانات؛ نحوة طهارت؛ پوشاك قشرهاي مختلف؛ شيوة اصلاح محاسن؛ شيوة به دست آوردن شيرة درختان و غيره.
در کتاب جهانگردی ابن فضلان چندین فراز در پیرامون اتراک به شرح زیر آمده است:
" قبيله باشقرد، اين جماعت شرورترين و كثيفترين تركها و سختترين ايشان در آدمكشي ميباشند. ناگهان می بينيد، مردی مرد ديگر را به زمين انداخته سر او را ميبُرد و آن را برميدارد و بدناش را رها ميكند. آنها ريش خود را میتراشند و شپش میخورند. بدين شكل كه درزهاي نيمتنهي خود را جستوجو كرده، شپشها را با دندان جويده، میخورند … هر يك از ايشان تكه چوبی به شكل آلت مردی تراشيده و به گردن خويش میآويزند و چون قصد سفر يا برخورد با دشمن كند، آن را میبوسد و بر آن سجده ميگذارد و میگويد: «خدايا با من چنين و چنين بكن!» من به ترجمان گفتم از يكي از ايشان بپرس دليل آنها براي اين كار چيست و چرا اين آلت را خدای خود ساختهاند؟ گفت:« زيرا من از مانند آن بيرون آمدهام و برای خود آفرييندهای جز آن نمیشناسم! » " (۴)
و در فراز دیگر می خوانیم :
" چون راه مزبور طي شد به قبيله اي از ترك ها به نام غزها (الغزيه) رسيديم. آنان مردمي صحرانشين هستند و خانه موئي يا سياه چادر دارند و هميشه در حركت اند… اين مردم زندگي صحرایی دارند و در رنج و مشقت به سر مي برند.در عين حال مانند الاغ گمراه اند، به خدا ايمان ندارند و فاقد عقل و شعورند و هيچ چيز را نمي پرستند. فقط بزرگان خود را ارباب مي خوانند. وقتي يكي از ايشان بخواهد با ریيس خود در كاري مشورت كند مي گويد:«اي خدا، در فلان كار چه كنم؟» ايشان در كار خويش با يكديگر مشورت مي كنند اما وقتي در امري اتفاق نمودند و روي آن تصميم گرفتند، يكي از پست ترين و فرومايه ترين آنان از ميان شان برخاسته، قرارشان را بر هم مي زند!
موضوع لواط نزد ايشان بسيار مهم است. مردي از اهل خوارزم به منطقه «گوذركين» كه جانشين پادشاه ترك است، وارد شد و چندي براي خريد گوسفند نزد دوست خود اقامت نمود. ميزبان ترك پسر بي ريشي داشت. مرد خوارزمي همچنان به او اظهار علاقه مي نمود تا او را به ميل خود حاضر و تسليم ساخت.
… فرداي آن روز با مردي از ترك ها كه بسيار زشت و بدقيافه و رذل و پليد بود و لباس ژنده اي را در بر داشت برخورديم. آن روز باران سختي ما را گرفته بود.آن مرد گفت:«بايستيد.» تمام قافله كه شامل قريب سه هزار چهارپا و پنج هزار مرد بود از حركت ايستاد.آن گاه گفت:«هيچ يك از شما حركت نكند». همگي دستور او را اطاعت نموده ايستاديم و به او گفتيم: «ما دوستان گوذركين هستيم.» او پيش آمده خنده اي كرد و گفت: «گوذركين كيست! ريدم به ريش گوذركين.» سپس گفت: «پكند». به زبان خوارزمي يعني نان. من چند گرده نان به او دادم و آن ها را گرفت وگفت: «برويد به شما رحم كردم»!» " (۴)
جناب فرض محال و خیال ترکان ساکن این منطقه قبول کردیم که از فارس های اصیل هستند و 1 الی 2 سال پیش ترک شدند؛ آیا این دلیلی بر نژادپرستی فارسی و پان ایرانیسم هست؟
حذف2)
پاسخحذفبا بررسی فرازهای ارائه شده، بلافاصله این پرسش مطرح می شود، با توسل به شبیه سازی افراطی پانترکیست ها که هر توصیف واقعی از فرومایگی اتراک و زادگان خون اغوزی را ساخته و پرداخته دستگاه ساختگی شوونیزم فارس می دانند، آیا "ابن فضلان" قرن ِ سوم نیز آلت دست شوونیست های فارس نبوده است؟!
.....................................................................................................................................................................
پی نوشت ها
۱ - ابن فضلان، احمد بن فضلان بن العباس بن راشد بن حمّاد كه در نيمة دوم سده 3 و نيمة اول سده 4ق/9 و 10م مىزيسته و مؤلف سفرنامهای به نام ابن فضلان است.
۲ - وی زمانى در خوارزم مىزيسته و حرفه آهنگري داشته است.
۳ - در قرن سوم هجری، عنصر مهم دیگری وارد حکومت اسلامی شد. آن عنصر مهم ، ترکان بودند که به صورت غلامان جنگی و غیر جنگی در دستگاه حکومتی وارد شدند و به تدریج، قدرت نظامی را از قوم غالب عرب گرفتند. این نفوذ تا بدان جا ادامه یافت که عزل و نصب خلفا هم بدست آنان انجام می گرفت و هیچ خلیفه ای بی رضایت ایشان، نمی توانست کاری بکند. این قدرت غلامان ترک در قرن چهارم متوقف شد و قدرت سیاسی و نظامی به دست "دیلمیان" که ایرانی بودند افتاد.
۴ – سفرنامه ابن فضلان ، چ سزگین
Farsis will have to apply for Afghanistan temporary work visa in the near future to go and make money there and send it to their families back in farsistan
پاسخحذفfuck the fucking fars
کس ننه پان ترک مغول
پاسخحذفکس مادر حسن اذانچی صالح گوساله
کس ننه ترکان مغول
پاسخحذفکس ننه ملت تورک
کس ننه پان ترکان بربر
یاشاسین آذربایجان