۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

آذربایجان غربی - تصویر پانوراما از دریاچه کوه دالامپر

آذربایجان غربی -  تصویر پانوراما از دریاچه کوه دالامپر
منطقه دالامپر در استان آزربایجان غربی و در حدود 50 کیلومتری شهر اورمیه و نقطه مرزی بین ترکیه، عراق و ایران قرار دارد. شهر اورمیه و دالامپر به خاطر طبیعت زیبا و چشم نوازش در بین اهالی گرد بسیار مشهور می باشد. دریاچه دالامپر در لیست مناطق گردشگری شهر اورمیه (ارومیه) ثبت گردیده است. 
منطقه دالامپر با برخورداری از آب و هوای کوهستانی و با ارتفاع 2500 متر از سطح دریا محل رویش انواع گیاهان دارویی و وحشی می باشد.
برای تماشای تصویر پانوراما در اندازه واقعی روی عکس کلیک کنید 
منبع عکس: آقای حمید حبی

۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه

مجموعه تصاویر قالی های مردمان ترک

١- هنر قاليبافى از اصيل‏ترين هنرهاى اقوام و ملل ترك، همعمر هويت تركي و داراى سابقه‏اى بسيار طولانى در آزربايجان است. قالي ترك و آزربايجاني محصولی چند بعدی است و دارای جنبه های هنری، اجتماعی، اقتصادی و تكنيكي بسیار می باشد. قالي ارتباطي نزديك با سنن و شيوه زندگي، فرهنگ، ادب، روحيات، خلاقيت و تاريخ انسان ترك دارد. اقوام، ايلات، زنان و دختران، هنرمندان و دولتهاي تركي و آزربايجاني همه نقشي بسيار مهم در حفظ، توسعه، ترويج و تكميل اين سنت اصيل، رنگارنگ و سحرآميز تركي داشته اند. قالي زنده ترین هنر ملی خلق ترك و مملكت آزربايجان، دريچه‌اي بسيار غني به سوي هنر و زيبائي شناسي تركي و هويت ملي ترك است.
٢- پس از پايان يافتن حاكميت اعراب، تا ربع دوم قرن بيستم هميشه بر سرزمين ايران دولتي ترك حاكم بوده است. تا ربع دوم قرن نوزده اكثريت مطلق و امروز اكثريت نسبي مردم كشور ايران را تركان تشكيل ميدهند. اكنون نيز مانند گذشته، اين سرزمين به لحاظ جغرافيائي در مركز جهان ترك، بين شرق و غرب آن قرار دارد. در يك هزار سال گذشته ايران بخشي از جهان ترك، بلكه يكي از مراكز اصلي و تعيين كننده فرهنگي و سياسي آن بوده است. افزون بر آن اقلا يك سوم از فارسهاي ساكن در ايران را تركان فارس زبان شده در سده اخير تشكيل مي دهد. اينها از عواملي هستند كه خصلت طولاني و عميق بودن را به رابطه متقابل دو ملت، زبان و فرهنگ ترك و فارس اعطا كرده و مخصوصا تاثيرپذيري همه جانبه زبان و فرهنگ فارسي از زبان و فرهنگ تركي را امري فوق العاده طبيعي و ديرپا ساخته اند.
هنرهای دستی بعنوان پدیده ای اصیل و تاریخی یک جامعه قبول گشته و در زندگی ماشینی و مدرن امروزی همچنان به حیات خود ادامه میدهند
هنرهای دستی ارزش واقعی خود در قلوب مردم ا از دست نداده و دارای جایگاهی ویژه میباشند. هنرهای دستی آذربایجان جنوبی را باید در سه گروه اصلی شهری، روستائی و عشایر بررسی نمود.
خراطی، سبدبافی، شیشه سازی، قالیبافی، نمدمالی، سفالگری و نقاشی بر روی چرم هنوز در آذربایجان جنوبی جزو صنایع دستی بشمار رفته و محصولات ذیربط در کارگاهها تولید میگردند. هنرهای دستی در مناطق روستائی و بین عشایر معمولا در فصول معین سال و بطور موقت رواج دارد. تولید این محصولات آنهم در ابعادی وسیع موجب گردیده است تا کیفیت آنها پائین آمده و انواع روستائی کیفیتی بهتر داشته باشند. آذربایجان جنوبی از گذشته های دور بعنوان مرکز صنایع و هنرهای دستی شناخته شده و در این زمینه نیز بازارهای مهمی را پذیرا گشته است. بازارهای سرپوشیده تبریز،خوی و ارومیه نمونه هائی از این بازارهای قدیمی یباشند.
 رنگها  طرحهای بکار رفته در قالیها و فرشهای آذربایجان جنوی در واقع میهمان نوازی، فرهنگ ،پیوندهای خانوادگی، احترام به بزرگترها،دیدگاههای هنری، یاس، آرزوها، امیدها و ناامیدیها و سنن آذربایجانیان را در میان میگذارد. آذربایجان جنوبی علاوه بر قالیبافان کوچک خود که با انگشتان زخمی خود آثار فوق العاده ای را خلق کرده اند، استادانی همانند استاد فرش "عرب زاده" را تقدیم جهان هنر کرده است. هنر و صنعت فرش و قالی آذربایجان جنوبی در نتیجه سیاستهای غلط دولت روزهای بدی را پشت سرمیگذارد.موانع موجود بر سر راه صادرات موجب سقوط این صنعت بزرگ شده است. خصوصیات قالیها و فرشهای آذربایجان جنوبی را میتوان اینچنین خلاصه نمود:
 فرش تبریز
فرش تبریز از قدمتی دو هزار ساله برخوردار است. این هنر از نیاکانمان به ارث مانده و اگر بگوئیم که با ارزشترین فرشهای جهان در این خطه بافته شده اند، مبالغه ننموده ایم. بعنوان مثال فرش "شیخ صفی"در موزه لندن و فرش "بنی آدم" در موزه ملی ایران نمونه های بی نظیر فرشهای آذربایجان جنوبی و تبریز بحساب میآیند. ارزشیابی و قیمت گذاری بر روی این فرشها امکان ناپذیر بوده و بهمین دلیل به موزه های مذکور هدیه شده اند. خلق آذربایجان  جنوبی در طول تاریخ علاوه بر کشاورزی و دامداری  بافتن و فروش قالی و فرش را بعنوان یکی از راههای امرار معاش مشاهده قبول کرده اند. بافته های تبریز در مقابل  قالیها و فرشهای دیگر مناطق آذربایجان جنوبی و ایران در واقع یک استثنا بشمار میآید.دراین قالیها و فرشها معمولا ابریشم و یا پشم بکار میرود. در این بافته های بسیار زیبا طرحهای درختان، برگها، میوه ها، کوزه ها، سفالینه ها و صحنه های شکار کار شده است.
 فرش تبریز به باغاتی شباهت دارند که هیچگاه پژمرده نشده و درختانش همیشه برگهای خود را حفظ مینمایند. ارزش فرشهای تبریز با مرور زمان افزایش یافته و بهمین دلیل با طلای 22 عیار مقایسه میگردد.
 فرش اهر
بافته های شهر اهر در آذربایجان جنوبی عموما با اصطلاح کناره بزرگ و کوچک شناخته میشود.رنگهای بکار رفته در این قالیها از منابع طبیعی بدست می آید در قالیهای اهر که زمینه ای سرخرنگ دارند طرحهائی به شکل مستطیل و یا بیضی بکار میرود.
 فرش هریس
شهرسان هریس که از نظر بافت فرش و قالی شهرتی جهانی دارد، در شرق تبریز جای میگیرد.فرش معروف هریس علیرغم ضخامت و سنگین بسیارش از نظر طرحها و رنگهای  طبیعی بکار رفته  دارای شهرتی جهانی است.
 فرش میانه
در فرشها و بافته های این شهر که مابین تهران  تبریز واقع شده است میتوان طرحهای هندسی و رنگهائی که معرف فرهنگهای فارس و ترک میباشد را مشاهده نمود. در کناره های این فرشها میتوان طرحهائی از ترنج و اشکالی چهار ضلعی را مشاهده نمود. در قالیهای میان معمولا رنگهای قرمز،سبز ،و آبی بکار میرود.
 فرش خوی
قالیهای بافته شده در شهرستان خوی تنوع بسیاری داشته و فرش "ماهی" این فرش شهرت و محبوبیت فراوانی دارد. امروزه فرش ماهی در دو نوع ساده و کمال الملک تولید میگردد در این فرشها معمولا رنگهای سیاه، سرمه ای، پیازی و بژ بکار رفته است.
 فرش مهربان
در قالیهای این شهر که در استان آذربایجان شرقی و اطراف هریس واقع شده است، طرحهای گل،شاخه ها بکار رفته و رنگ غالب قرمز و بژ میباشد.
منبع مقاله:
http://tinyurl.com/4b8k8bq
مقاله ای علمی در مورد قالی و منشاء ان از آقای مئهران باهارلو
مقاله کامل به زبان انگلیسی را نیز می توانید از لینک زیر مطالعه فرمایید:


















۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

تصاویری از پیست اسکی خوشاکوی شهر اورمیه

پیست اسکی خوشاکو در ۳۰ کیلومتری غرب شهر اورمیه قرار دارد، این منطقه بدلیل برخورداری از کوههایی با شیب مناسب و تجهیزات مرتبط موقعیت ویژه‌ای جهت فعالیتهای ورزش اسکی دارد. همچنین به دلیل وجود پوشش گیاهی مناسب قابلیت ایجاد پیست اسکی روی چمن برای فصول گرم سال نیز مورد انتظار می‌باشد





۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

تصاویر سوغورلو (تخت سلیمان) همراه با توضیحات در مورد معنی کلمه سوغورلو

سوغورلو Suğurlu
تخت سليمان
در دامن سبز و وسيع دره "ساروقSaruq " (نك. ساروق) در ميان كوههاي آتشفشاني "آلاداغ Aladağ " در جنوب غربي آزربايجان، در شمال شهر "تيكان تپه Tikantәpә " (نك. تيكان تپه - تکاب) و در جنوب شرقي درياچه " اورمو Urmu " (نك. اورمو - اروميه ) بر بالاي تپه "سوغورلو Suğurlu "، محوطه جهاني و مجموعه تاريخي "سوغورلو" واقع شده است که در زبان فارسي موسوم به "تخت سليمان" مي باشد. 
سوغورلو (تخت سليمان) و مجموعه آثار باستاني و تاريخي آن يكي از مهمترين و مشهورترين مراكز تاريخ و تمدن آزربايجان و يکي از نمادهاي باشکوه معماري آزربايجاني محسوب مي‌شود. در اين مجموعه تاريخي كه داراي ارزش سمبليك مهمي است، بقاياي آثاري از دوران ماقبل تاريخ، دولت و تمدن ماننائي (اولين دولت آزربايجاني)، تاريخ سامي - عبري - مسيحي، عهد ماد و اشكاني (هر دو با تباري مناقشه دار)، سازه هاي مربوط به دوره ايراني - ساساني - زردشتي و تمدن توركي - موغولي - ايلخاني موجود است. طراحي آتشكده، قصر و طرح كلي‌ محوطه بر ايجاد و گسترش معماري اسلامي تاثير گذاشته است. در اطراف سوغورلو (تخت سليمان)، ايسسي سوها (آب گرم‌ها)، قاينارجاها (چشمه هاي جوشان) و بولاق هاي سردي (چشمه‌ها) وجود دارند كه بسيار جالب توجه اند. درياچه اسرار آميز "بوركو Bürkü" و شكاف بزرگي كه در اثر زلزله پديد آمده، از ديگر نكات ديدني سوغورلوق (تخت سليمان) است.
كليه آثار اين مجموعه كه در سال ١٣٨٢ در فهرست ميراث جهاني يونسکو به ثبت رسيد، بر روي يك بلندي طبيعي به ارتفاع ٢٠ متر از سطح دشتي گسترده و درون حصار و ديواري بيضي شكل بنا شده است. حصار از سنگ‌هاي لاشه‌اي به ابعاد مختلف و به ضخامت ٥ متر، ارتفاع ١٤ متر و با محيط بيروني ١٢٠٠ متر بنا شده است. لايه بيروني حصار از سنگ‌هاي تراش‌دار نما‌سازي شده و داراي ٣٨ برج دفاعي مخروطي شكل است. برخي از آثار مجموعه مانند زندان مربوط به دوره ماقبل تاريخ، ماننائيها، دوره مادها، پايه ديوارها از دورة اشكاني و حصار بيروني متعلق به عهد ساساني است. بخش‌هايي از اين محوطه در قرن سيزدهم ميلادي در دوره آباقاخان، دومين پادشاه امپراتوري ايلخاني و برادر زاده هلاكوخان مرمت شد، پاره‌اي از قسمت‌هاي فرو ريخته بازسازي گرديد، دروازه جديدي در مجاورت دروازه جنوبي عهد ساساني احداث و قصر، عمارت، سالن شورا، ايوان (شرقي)، ساختمانهاي هشت و دوازده ضلعي و شهركي صنعتي در کنار آن بنا شد. (امراي مغول هيچكدام از آثار پيش از خود را تخريب نکردند و ساختمان هاي خود را در کنار و يا بر روي اين آثار قبلي بنا نمودند). تاكنون قسمت‌هاي مختلف بافت صنعتي شهرك ايلخاني ‌سوغورلو (تخت‌سليمان) مانند بازار، كارگاه، حمام و خانه مسكوني شناسايي شده اند. پس از انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد، از اين مكان مدتي بعنوان پايتخت تابستاني، كاخ شكار و تفرجگاه امپراتور ايلخاني استفاده شده است.
ريشه شناسي
سوغورلو نام قديمي و تركي محوطه اي تاريخي در آزربايجان است كه در زبان فارسي تخت سليمان ناميده مي شود. اين نام به معني محلي كه در آن سوغور فراوان وجود دارد و يا زميني كه از قابليت سوغور كردن برخوردار است مي باشد: 
١- سوغورSuğur : نوعي از خرگوش شبيه مارمولك كه از پوست آن براي ساختن كت باراني استفاده مي شود از تلفظهاي اين كلمه در زبانهاي توركي : سوغور (قاراخاني)، سووير (تاتاري)، هيوير (باشقيري)، سيغيرغان (نوعي موش)، سئوئر (چووواشي)، (در تركي معاصر تركيه: آدا تاوشاني، به عربي الوبر). در تركي قديم "سوغورلوق تاغ Suğurluq Tağ" به معني كوهي پر از سوغورها بوده است (كاشغري). "سوغورلو" معادل سوغورلوق تركي قديم بوده و به معني محلي كه در آن سوغور فراوان مي باشد است. ("سوغور" را نمي بايست با "سغر" كه به معني نوعي خارپشت كلان است اشتباه نمود. گرچه نام اين حيوان نيز كه به اشكال اشغر، اسغر، سغرمه، سغرنه، سکرمه، سکرنه، سَكَر، سُكَر نيز ثبت و در لغتنامه هاي فارسي به صورت کرپي کوهي، روباه ترکي، ارمجي کوهي، خورکاي جبلي معني شده، تركي است).
٢-در تركي كلمه ديگري به شكل "سوغورSoğur " از مصدر "سوغورماق Soğurmqa " به معني گرفته شدن آب توسط زمين وجود دارد. "قوم سوو سوغوردو Qum suv soğurdu " (شن آب را در خود كشيد، جذب كرد)، "اول قوروت سوغوردوO l qurut soğurdu " (او آب كشك را بيرون كشيد)، با گسترش معني به معني بيرون كشيدن. در اين معني با فعل "سييرماق Sıyırmaq " در هم آميخته شده است. مانند بيرون كشيدن شمشير از غلاف، تير از زخم و يا مو از شير. فرمهاي گوناگون آن: سوغور Soğur، سوور Suvur، سور Sur، سوير Suir، سووير Suwir. از همين ريشه اند مصادر سوغالماق Soğalmaq به معني فرو رفتن آب بر زمين و خشك شدن آن و سوغالتماق Soğaltmaq به معني خشك كردن آب. (فرهنگ لغت تركي به فارسي سنگلاخ، تاليف ميرزا مهدي خان استرآبادي منشي نادرشاه افشار). اين مصدر در زبانهاي ادبي و لهجه هاي معاصر تركي آزربايجان و تركيه هنوز رايج است. مثلاً در شهر باهار آزربايجان (نك. قاراتكين - بهار) Soğolmaq يعني خشك شدن آب چيزي (وقتي گوشت را براي كباب كردن روي آتش قرار مي دهند و پس از مدتي آب آن در اثر حرارت از بين مي رود مي گويند اَت سوْغوُلدوُ Ət soğuldu يعني آب گوشت زايل و كشيده شد). بنابر اين ريشه شناسي، "سوغورلو" مركب از "سوغور+-لو" بوده و به معني محل و زميني كه قابليت جذب آب را داراست مي باشد، به سياق "گئچه رليGeçәrli " (گئچ.+-ه ر+-لي) به معني چيزي كه قابليت تداول داشته و معتبر است.
٣-از سه شهر تركان قومان (قيپچاق) در ساحل رود دونه چ يكي نيز "سوغور" نام داشته است. محتملا اين نام در ارتباط با معني دوم سوغور است. 
٤-"سوغور" به عنوان نام شخص نيز بكار رفته، چنانچه نام يكي از سرفرماندهان تركان قومان بوده است. 
وجه تسميه:
در متون تاريخي از اين منطقه به نام "ستورليق" ياد و به ريشه تركي آن اشاره شده است: "مستوفي از محل مذكور كه در زمان او در ناحية ايج رود (در متن انجرود) واقع بوده است ياد مي‌كند و مي‌گويد در اين ولايت قصبه‌اي است كه مغول آن را "ستوريق" مي‌‌خوانند و بر سر پشته‌اي است. پس از آن از سراي و چشمة جوشان سخن به ميان مي‌آورد. سپس مي‌افزايد كه اباقاخان آن سراي را عمارت كرد (آثار كاخ آباقاخان در كاوشهاي باستان‌شناسي به دست آمده است). كلمة "ستوريق" در نزهه‌القلوب محرف "سغورليق" يا "سوغورلوق" است كه در زمان مغول به اين محل اطلاق مي‌شد و از ييلاقهاي معروف ايلخانان بوده است و امير ارغون گنجهايي در آن نهاده بود... اين كلمه تركي مي‌نمايد، ولي استعمال آن از دورة مغول است" (مقاله آذربايجان، عباس زرياب خويي)
نام سوغورلو به سبب وفور نوعي از خرگوش در اين ناحيه و به احتمالي كمتر به سبب نوع خاك آن محوطه كه قابليت جذب آب فراوان را داشته به آن داده شده است.
ريشه شناسي و وجه تسميه هاي نادرست
١-هرچند نام خود محل آتشكده و كوههاي مجاور آن در كتب بسيار قديمي ذكر نشده اند، با اينهمه بسياري از نخستين نامهائي كه براي آنها ذكر شده تركي اند. اما منابع فارسي و دولتي نه تنها نام محل مذكور را با عبارت فارسي "تخت سليمان" عوض نموده اند، بلكه اغلب پديده هاي مربوط و پيرامون آن مانند تپه، كوه، چشمه و شهرك و ..... را نيز "تخت سليمان" ناميده اند. در حاليكه هر كدام از اين پديده هاي جغرافيائي و طبيعي داراي نام مشخص تركي است: 
-سوغورلوSuğurlu (سغورلق): نام تركي تپه هائي كه به فارسي تخت سليمان ناميده مي شوند. 
-آلاداغAladağ (الاطاغ): كوههاي اطراف سوغورلو كه امروزه به فارسي تخت سليمان ناميده مي شوند. اين منطقه به همراه قاراداغ (با نام فارسي سياه كوه عوض شده است)، قرارگاه تابستاني آباقاخان بوده است. 
-بوركوBürkü (بركه): چشمه ژرف و جوشان مجاور سوغورلو (تخت سليمان). از ريشه بوركBürk (مصادر بوركمه كBürkmәk و بوركورمه ك Bürkürmәk به معني جوشيدن و فوران كردن آب، پاشيده شدن آب، ريزش بسيار شديد آب در حين باران است).
-آباقاAbaqa (آباقا ايلخان): شهرك صنعتي و كاخ دوره ايلخاني. كلمه اي مغولي به معني پدربزرگ و عمو، از ريشه تركي "آبا" به معني جد، پدربزرگ، مادربزرگ، .... به علاوه پسوند تركي "-قا" كه به ندرت بكار رفته است (مانند كلمات قورتقا، آويچقا).
٢-مجموعه باستاني سوغورلو با تمدن، تاريخ و افسانه هاي سامي در هم آميخته است. چنانچه نام مجموعه و همچنين زندان موجود در آن با پيغامبر سامي سليمان نبي، تختي در آن با نام ملكه بلقيس و درياچه مجاور آن در متون گوناگون مسيحي با دوران كودكي عيسي مسيح مرتبط شمرده شده است. "سليمان" نامي سامي است، با اينهمه تركيب "تخت سليمان"، همانگونه كه از ظاهر آن پيداست، به لحاظ ساختاري و دستوري فارسي است. بر خلاف فارسي، در زبان تركي مضاف پس از مضاف اليه مي آيد. يعني اينكه اين نام به تركي مي بايست "سولئيمان تختي" خوانده مي شد، مانند نام روستا و قلعه"خان تختي Xantəxti" در جنوب شرقي سلماس در ٧٦ كيلومتري جاده اروميه- سلماس، كه به معني "تخت خان" مي باشد (در ارتفاعات كنار اين محل، بر روي قطعه سنگ بزرگي نقوش حجاري ‌شده‌اي به نام حجاري‌هاي خان تختي وجود دارند كه نقش دو سوار شاهانه را با دو پياده نشان مي‌دهند. ادعاهائي كه اين دو سوار را اردشير اول، شاهپور اول و غيره دانسته اند همه حدس و گمان اند، زيرا كتيبه‌‌اي همراه اين نقشها نيست)؛ "داش قالا Daşqala" (در ٢٨ كيلومتري شرق عجب شير در ساحل شرقي درياچه اروميه در ٩٥ كيلومتري جنوب تبريز، نام دولتي-فارسي آن قلعه ضحاك است)؛ نام "باز قالاسي Baz Qalası" (نك. باز قالاسي - بذقالاسي، نام دولتي - فارسي آن قلعه جمهور است).
٣-استرابن تاريخ نگار براي كشور "آتروپاتنه" دو پايتخت ذكر كرده كه يكي آز آنها "فراده اسپه" بوده است. ماركوارت و راولينسون (ماركوارت، ١٠٨) فراده اسپه را با سوغورلوي كنوني (تخت سليمان) و شهر باستاني "شيز" كه در حوالي آتشكده آزرگشسب واقع شده و شهري مناسب براي اقامتگاه تابستاني بوده يكي دانسته‌اند. برخي با اين تثبيت مخالفت نموده و گفته اند كه "شيز نمي‌تواند سوغورلو (تخت‌سليمان) كنوني باشد، بلكه بايد محل آن را كه همان جَنْزه است، در نزديكيهاي مراغه جست. كزنا يا جنزه يا گنزك قسمتي از شيز و نام شهري بوده كه مقر تابستاني شاهان بوده است" (عباس زرياب خويي در مقاله آذربايجان). 
نتيجه
نام قديمي و تركي محوطه و مجتمعي كه در زبان فارسي "تخت سليمان" ناميده مي شود، "سوغورلوSuğurlu " بوده و به معني محلي كه داراي سوغور (نوعي خرگوش) فراوان است و يا زميني كه قابليت جذب آب را دارد مي باشد. اين مجتمع در دره "ساروقSaruq "، احاطه شده با كوههاي "آلاداغAladağ " واقع شده است. چشمه جوشان آن "بوركوBürkü " و شهرك صنعتي وكاخ ايلخاني آن "آباقاAbaqa " نام دارد.
مهران بهاري

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

آزربایجان غربی - شهر اورمیه در شب

آذربایجان غربی - عکسی زیبا از شهر اورمیه در یک شب زمستانی